لطف اللَّه مجد
ملیت : ایرانی
-
قرن : 14
منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد اول)
لطفاللَّه مجد به سال 1296 در خانوادهاى هنردوست در مازندران، شهر شاهى (قائمشهر) متولد شد. و از كودكى به تار و نواختن آن علاقهى وافرى داشت و همین اشتیاق بود كه وى را به سوى این ساز كشانید.
لطفاللَّه مجد، از كودكى به تار علاقهى وافرى داشت و همین اشتیاق بود كه وى را به سوى این ساز كشانید.
به طورى كه گفتهاند در انبارى منزل آنها تار شكسته و رنگ و رو رفتهاى بوده كه مجد همیشه با آن كلنجار مىرفته و ساعتها با این ساز شكسته، به اصطلاح تمرین مىكرده و همین عشق و علاقه و تمرینهاى فراوان موجب شد كه وى از دروس خود عقب بماند، پدرش كه این وضع را مشاهده مىكند نسبت به او سختگیرى مىكند و دیگر نمىگذارد كه ساز بزند ولى او كه بزرگترین عشق و علاقهاش تار و نواختن تار بود با گریه و التماس از پدر مىخواهد كه دروس خود را به خوبى خوانده و تكالیفى را كه مدرسه به او مىدهد به نحو احسن انجام دهد و در عوض پدرش به او اجازهى نواختن تار را بدهد به این شرط كه فقط نزد خود نواخته و به كلاس موسیقى و نزد استاد نرود، او نیز به پدر قول مىدهد و تا آخر هم نزد هیچ استادى نرفت.
لطفاللَّه مجد در سال 1308 كه بیش از دوازده سال از سنش نمىگذشت، بدون هیچ ترسى از پدر، رسماً نواختن تار را با ممارست و كوشش فراوان آغاز و در ضمن هرجا كه صداى سازى مىشنید، به سراغ آن مىرفت و به دقت به آن نوا گوش فرامىداد و در راه كسب این هنر، تنها ذوق خوش و استعداد فراوان خود را به كار گرفت و نواختن این ساز را به طور سینه به سینه به خوبى آموخت.
پس از چندى مجد، یكى از نوازندگان بنام تار شد و با اینكه استاد به خود هرگز ندید و رنج شاگردى كمتر متحمل شده بود، آنقدر پرشور و دلنشین و با جذبه تار مىزد كه بىاختیار شنونده را به سوى خویش جذب مىكرد.
نخستین بار در پارك نصرتالدوله فیروز و سپس در تالار فرهنگ به دادن كنسرت پرداخت. وى در اوایل دهه 1330 وارد رادیو شد. بعد از نسل قدیم نوازندگان تار در رادیو (مانند علىاكبر شهنازى و مرتضى نىداود)، او و جلیل شهناز نسل جدید تارنوازان رادیو بودند كه در آن روزگار و حال و هواى محبوبیت بسیار یافتند. از او برنامههاى زیادى به همراه حسین تهرانى، رضا ورزنده، على تجویدى و پرویز یاحقى باقى مانده است. وى دو آهنگ لطیف و جذاب نیز ساخته است كه به همت لطفاللَّه مفخم پایان به چاپ رسیده است.
لطفاللَّه مجد از آغاز تأسیس انجمن موسیقى ملى ایران یكى از نوازندگان باارزش اركستر آن هنرستان بود و دوتا از آهنگهاى او كه در مایه «همایون» و دیگرى در مایه «سهگاه» ساخته بود و شهرت فراوان یافت با همكارى این انجمن اجرا كرد و شعرش چنین است:
«شد دلم خون ز درد جدایى
اى امید دل من كجایى»
و دیگرى در سهگاه با شعر:
«دور از رخ تابانش از جان بزارم
از محنت هجرانش شد گریه كارم»
لطفاللَّه مجد، یكى از آن نوازندگانى بود كه در همه جا ساز نمىزد و صداى سازش را در هر مكانى نمىشد شنید. او یكى از نوازندگان خوب و باارزش برنامهى جالب و روحپرور «گلهاى جاویدان» بود كه با دعوت داود پیرنیا از او، یكى از همكاران دائمى آن برنامه شد.
لطفاللَّه مجد از بین نوازندگان به ابوالحسن صبا، حسین تهرانى و مرتضى محجوبى علاقه داشت. از بین خوانندگان ادیب خوانسارى و بنان را دوست داشت. با بنان و اسماعیل نواب صفا و ابوالحسن ورزى بسیار دوست و معاشر بود. سالها در ادارههاى دولتى با كمال صداقت و پاكى به كار مشغول بود و در كنج قناعت با ساز خویش عالمى داشت. وى یكى از برجستهترین، نامدارترین و شیریننوازان رادیو بود كه پنجه پرشور و حال و شیرین وى طرفداران بسیار داشت. از وى شاگردى باقى نمانده است. مجد در آذرماه 1357 به مرض سكته درگذشت.
فعالیت ها : : مشاهیر / هنر / موسيقي
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}